4

امروز سر کلاس اندیشه همش خوابم میومد یعنی هی چرت زدم نفهمیدم استاد درباره چی حرف میزنه

بعدم که ترجمه انفرادی همون چرت و پرتایی که نوشته بودم و برای استاد  خوندم و اشکالامو گرفت

ساعت یک و نیم تقریبا رسیدم خونه و نماز خوندم و بدو بدو ناهار خوردم و بعدم آماده شدم که برم آموزشگاه

مامانم و خواهرمو رسوندم جایی که میخواستن برن و خودم هم رفتم آموزشگاه

تایم اول که خوب بود بعدم که coonect 2 داشتم خیلی خوب بود

دوباره تایم آخر سیدم و با همون بچه شرا کلاس داشتم که وسط کلاس برق رفت بخاطر اینکه بارون خیلی

شدید شده بود هیچی دیگه طبق معمول پیش رفت با همه شیطونیاشون

نمیدونم چرا مهدی تو کلاس ساکته احساس میکنم یچیزیش هست

ساعت 8:30 تقریبا خونه رسیدم که رفتم حموم و بعدم نامز خوندم و قرآنمو خوندم و جورابمو شستم ههه

االبته چای نباتمم خوردم بعدم اومدم اینجا بنویسم

همین بود تمام اتفاقای 17آبان 1395

+و اینکه مامان وبابا امروز بالاخره برای کربلا ثبت نام کردن دعا میکنم همه مسافرای کربلای اربعین سالم برن

و سالم برگردن خدایا خودت کمکشون کن

آهنگ مورد علاقه ی این روزام

3

دیروز سرکلاس استاد ازم درس پرسید ولی نتونستم خوب جواب بدم چون خوب نخوندم امتحانمم 16 شدم

عیبی نداره

آموزشگا هم که همه ی کلاسام خوب بود بجز کلاس تایم آخرم خیلی رفتارشون بده انگا ر من تیچرشون نیستم

بخاطر رفتارای دیشب اعصابم کلا خورد بود شب زود خوابیدم واینقدر خسته بودم که حتی نتونستم نمازمو بخونم

و شیطون گولم زد

النم که ترحمه های فردامو نوشتم خیلی سخته نمیدونم چی نوشتم فقط نوشتم

 

2

فردا باید برم دانشگاه و زیاد درس نخوندم این استاده هر جلسه ی امتحان میگیره اه حوصله ندارم

ولی نه به خودم قول دادم که قدر تمام لحظاتمو بدونم پس میگم نه من حوصله دارم

از برنامه ریزی که برای خوندن کرده بودم یکم عقبم باید خودمو برسونم ولی نمیدونم چرا حس و حالش نمیاد

مامانم و بابام شاد امسال اربعین برن کربلا من که نمیتونم برم بخاطر ناخن پام که رفته تو گوشت

البته سرم هم شلوغه و وقتی اونا برن کل کارا رو من باید انجام بدم

روزای شنبه دوشنبه و سه شنبه روزای پرکارم هستن

شنبه که تا یک دانشگام بعدم آموزشگا تا ساعت 8:30

دوشنبه هم همینطور

ولی سه شنبه تا 3:30 دانشگاه بعدم تا 7 آموزشگاه

بنظرم آبان زود داره میگذره

 

اولین پست +1

فکر کنم ی وبلاگ دیگه درست میکردم بهتر بود برای همین اینجارو درست کردم تا از اول شروع کنم به یادداشت کردن نوشته ها م ،نوشته هایی که بهم خیلی آرامش میده پس دوباره شروع میکنم

امروزم که جمعه س فعلا کار خاصی انجام ندادم فقط اینکه اومدم اینجا نمیدونم امروز با راضی برم کلاس

ساعت سه کلاس اسپیکینگه حالا ببینم چی میشه