چیزی نمونده تا اینکه اذان صبخ و بگه من همچنان بیدارم
ی چت خیلی کوچیک با داییم داشتم تقریبا ساعت 2
دیدم آنلاینه پی ام دادم دایی بیداری ؟ گفت آره دارم فیلم میبینم بعد ش پرسید تو چرا بیداری
منم گفتم که جند شبه تا سحر بیدارم
بعد ش عکس خودش ُ ی دحتره رو فرستاد و گفت همکلاسیمه
منم ب شوخی گفتم باهاش دوس شو بعدش گفت باهم دوستیم ولی به مامانت چیزی نگو
حتی به خالت منم گفتم باشه
گفتم جشماش چ خوشرنگه گفت که لنزه
بهش میگم چند سالشه میگه 26
منم گفتم خوبه دیگه مُخشو بزن و باهاش دوس شو میگه میخوام همینکار ُ کنم
میگم کجاییه میگه اُکراینیه گفتم خوبه حالا بشین زبان اُکراینی یاد بگیر